طوبـــــــــــــــــــــــــــی

بهشتی بــــــــــه وسعت انسان*(نیمه نگاهی به مباحث انسانشناسی در قالب یادداشتهای کوتاه)*

طوبـــــــــــــــــــــــــــی

بهشتی بــــــــــه وسعت انسان*(نیمه نگاهی به مباحث انسانشناسی در قالب یادداشتهای کوتاه)*

فرهنگ

تمایز انسان از حیوان به فکر اوست. فکر ابتدا ناگهانی به ذهن خطور می کند و بسیاری در همان ابتدا رهایش می کنند و بعضی ها انرا می پرورانند و انتشارش می دهند. پس از گذشت مدتی این فکر رشد کرده و به سایر افراد سرایت می کند.

بعد از اینکه این فکر غلبه یافت و فکر اکثریت یک اجتماع شد باید متولد می شود بایدی که از سرچشمه عقل یا احساس یا نیاز و... اب می خورد.

این باید هم کم کم سرایت می یابد و بایدها ایجاد می گردند و گذر زمان این باید ها را اموری مسلم و قطعی قرار می دهد به نحوی که هیچ کس نمی تواند با ان مقابله کند یا انرا ترک نماید. و به این می گویند فرهنگ.

فرهنگ ارزشمندترین میراث یک ملت است. هویت هر ملتی به فرهنگ اوست.

بشر تاریخ ساز است. انسان اهل تمدن است و این رود جاری در بستر زمان همچنان در جریان است.

همه می توانند در ساخت فرهنگ سهیم باشند چه با فکر، ایده، عمل، ابزار و ...

فرهنگ ساختمان مرتفعی است که هر کسی با افکار و اعمالش آجری بر آن می نهد. بعضی ها این فرهنگ را معماری می کنند. مثلاً در فرهنگ عمیق اسلامی ایرانی معمارانی بزرگ چون حافظ و سعدی و مولوی و... سهم بسزائی داشته اند.

بگذریم؛ غرض از ذکر این مقدمه این بود تا بگوئیم هر اندیشه و فکری که به ذهن خطور می کند نه فقط برای ما مفید است بلکه فرهنگ و تمدن و تاریخ بشری را می تواند تحت تاثیر خود قرار دهد.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد